راش لیمبو، محرک محافظه کار رادیو گفتگوی ایالات متحده، در 70 سالگی بر اثر سرطان درگذشت.

ماه گذشته، لیمبو تلاش کرد تا نفوذ دونالد ترامپ را بر حامیانش که به ساختمان کنگره آمریکا حمله کرده بودند به حداقل برساند و گفت که دموکرات‌ها دروغ می‌گویند.

راش لیمبو، ابرستاره رادیویی راست‌گرا که سبک تفرقه‌انگیز تمسخر و نارضایتی‌اش، محافظه‌کاری آمریکا را تغییر داد، دموکرات‌ها، طرفداران محیط‌زیست، «فمینازی‌ها» (دوره او) و دیگر لیبرال‌ها را در حالی که پیش‌بینی ظهور دونالد ترامپ می‌کرد، در خانه‌اش درگذشت. در پالم بیچ، فلوریدا. او 70 ساله بود.

همسرش، کاترین، در آغاز نمایش رادیویی لیمباگ، که مقصدی چند دهه ای برای گله بیش از 15 میلیون شنونده او بود، خبر مرگ را داد. او قبل از اینکه اضافه کرد که صبح همان روز بر اثر عوارض سرطان ریه درگذشت، گفت: «می‌دانم که مطمئناً آن لیمبو نیستم که امروز برای گوش دادن به آن کوک کردید».

Limbaugh در فوریه گذشته تشخیص سرطان پیشرفته ریه را فاش کرده بود. یک روز بعد، ترامپ مدال آزادی ریاست جمهوری، بالاترین افتخار غیرنظامی کشور را در جریان سخنرانی وضعیت اتحادیه به او اعطا کرد.

لیمبو از زمان ظهورش در دهه 1980 به عنوان یکی از اولین پخش‌کننده‌هایی که مسئولیت یک برنامه فراخوان سیاسی ملی را بر عهده گرفت، حوزه رادیویی رادیویی که زمانی خواب‌آلود بود را به یک ماشین حمله بی‌امان دست راستی تبدیل کرد، صدای او یکی از ویژگی‌های معمول روزانه بود. زندگی - از خانه تا محل کار و رفت و آمد در میان - برای میلیون ها شنونده فداکار.

او تبدیل به یک چهره منحصر به فرد در رسانه های آمریکایی شد و باعث بی اعتمادی، نارضایتی و حتی نفرت در جناح راست نسبت به آمریکایی هایی شد که نظرات او و پیروانش را نداشتند، و ادعاهای بی اساس و شایعات سمی را مدت ها قبل از اینکه توییتر و ردیت به پناهگاهی برای چنین افرادی تبدیل شوند، مطرح کرد. اطلاعات نادرست در سیاست، او نه تنها یکی از متحدان ترامپ بود، بلکه یک پیشرو نیز بود و شهرت رسانه‌ای، تاکتیک‌های ترساندن جناح راست و نمایشی بیش از حد را برای ایجاد پایگاه عظیمی از طرفداران و حمله به حقیقت و حقایق ترکیب کرد.

تئوری‌های توطئه او از دروغ‌های کچلی در مورد زادگاه باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا - که رئیس‌جمهور هنوز مجبور نیست شهروند بودنش را ثابت کند، در سال 2009 به دروغ گفت - تا ادعاهایی مبنی بر اینکه لایحه مراقبت‌های بهداشتی اوباما در سال 2009 به «هیئت‌های مرگ» قدرت می‌دهد و آمریکایی‌های مسن را «کشتن‌کشی» کنید. در پی انتخابات سال گذشته، او ادعاهای بی اساس ترامپ در مورد تقلب در رأی دهندگان را تقویت کرد. در روز تحلیف جو بایدن، رئیس‌جمهور جو بایدن، در یکی از آخرین برنامه‌های پخش لیمبا، او به شنوندگان اصرار کرد که دولت جدید «به‌طور مشروع آن را نبرده است».

در سال 1995، در روزهای پس از بمب گذاری در اوکلاهاما سیتی، بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت، "مروج پارانویا" را در رادیو گفتگو محکوم کرد - اظهاراتی که به طور گسترده به عنوان هدف لیمبو دیده می شد.

کلینتون گفت: «ما امروز صداهای بلند و خشمگین زیادی را در آمریکا می شنویم که به نظر می رسد تنها هدف آنها این است که برخی از مردم را تا حد ممکن پارانوئید نگه دارند و بقیه همه ما از همدیگر دریده و ناراحت باشند.

محبوبیت بسیار زیاد لیمبو تأثیر عمیقی بر چشم انداز رسانه ای کشور داشت. ده‌ها سخنران جناح راست در ایستگاه‌های رادیویی محلی حاضر شدند و از تفسیر تفرقه‌انگیز او تقلید کردند.

بدون راش لیمبو هیچ رادیوی گفتگوی آنطور که ما می شناسیم وجود ندارد. آنها وجود ندارد.» شان هانیتی، محافظه‌کار فاکس نیوز و ستاره رادیویی گفتگو، در ادای احترام به Limbaugh در روز چهارشنبه گفت. من حتی می‌خواهم استدلال کنم، از بسیاری جهات خبری از فاکس نیوز یا حتی برخی از این شبکه‌های کابلی دیگر وجود ندارد.»

در واژگان لیمبو، مدافعان بی خانمان‌ها «فاشیست‌های دلسوز» بودند، زنانی که از حقوق سقط جنین دفاع می‌کردند، «فمینازی‌ها» بودند، و محیط‌بانان «پرهیزکارانی بودند که درختان را در آغوش می‌گرفتند». او گرم شدن کره زمین را یک فریب نامید و مایکل جی فاکس را بی‌رحمانه به تمسخر گرفت و لرزش‌هایی را که از علائم بیماری پارکینسون این بازیگر بود، تقلید کرد.

زمانی که صدها هزار آمریکایی بر اثر ایدز می مردند، لیمباو بخش منظمی به نام "به روز رسانی ایدز" را اجرا کرد که در آن با پخش آهنگ ضبط شده دیون وارویک، مرگ مردان همجنس گرا را به سخره گرفت. من دیگر این گونه عاشق نمیشوم. او بعداً از این بخش ابراز پشیمانی کرد، اما در طول سال‌ها به اظهارات همجنس‌گرایانه ادامه داد. در سال 2020، او پیشنهاد پیت بوتیجیگ برای ریاست جمهوری را رد کرد و مدعی شد که آمریکایی ها توسط «یک همجنس گرا که شوهرش را روی صحنه می بوسد» دفع خواهد شد.

در سال 2012، لیمباو، ساندرا فلوک، دانشجوی حقوق دانشگاه جورج تاون، پس از شهادت او در یک جلسه استماع کنگره در حمایت از الزام دولت اوباما مبنی بر اینکه طرح های بیمه درمانی وسایل پیشگیری از بارداری برای زنان را پوشش می دهد، به عنوان یک "شلخته" و "فاحشه" مورد انتقاد قرار داد.

«اگر قرار است برای وسایل پیشگیری از بارداری شما پولی بپردازیم و در نتیجه برای داشتن رابطه جنسی به شما پول بدهیم، ما چیزی برای آن می خواهیم. ما از شما می خواهیم که ویدیوها را به صورت آنلاین پست کنید تا همه ما بتوانیم تماشا کنیم. پس از اینکه اوباما او را محکوم کرد و رهبران کنگره و شرکت‌ها تبلیغات را از برنامه‌اش حذف کردند، لیمبو یک پیام نادر منتشر کرد. MEA culpaبا تکیه بر یکی از بهانه‌های رایج‌ترش: اینکه نظراتش برای خوشگذرانی بوده است.

او گفت: «انتخاب کلمات من بهترین نبود، و در تلاش برای شوخ طبعی، غوغایی ملی ایجاد کردم. من صمیمانه از فلوک به دلیل انتخاب کلمات توهین آمیز عذرخواهی می کنم.

زندگی در لوکس

لیمبو خود را به عنوان یک تریبون یقه آبی آمریکا معرفی کرد، حتی زمانی که برنامه اش او را به طرز شگفت انگیزی ثروتمند کرد. او سالانه 85 میلیون دلار جمع آوری می کرد و در یک عمارت 24,000 فوت مربعی روبروی اقیانوس در پالم بیچ زندگی می کرد. (او آپارتمان خود در منهتن را در خیابان پنجم در سال 2010 فروخت.)

با این حال، علیرغم طرفداران بسیار زیاد او در سیاست جمهوری خواهان مردمی، او اغلب به عنوان یک نمایش فرعی از سوی محافظه کاران تشکیلات تلقی می شد. این در سال 2015 با ظهور شهاب‌آمیز ترامپ پایان یافت، یکی از طرفداران لیمبو که از سبک بمب‌آمیز و عوام فریبانه مجری رادیو در مسیر مبارزات انتخاباتی استفاده کرد و به سرعت فرماندهی میدان شلوغ جمهوری‌خواهان را برای ریاست‌جمهوری به دست گرفت.

پس از پیروزی شوکه کننده ترامپ، لیمبو در روی آنتن از متحد جدیدش در کاخ سفید گیج شد. او از تلاش های رئیس جمهور برای محدود کردن مهاجرت مسلمانان، کاهش مالیات ها، ارتقای مشاغل آمریکایی، لغو اوباماکر، افزایش هزینه های نظامی و از بین بردن حمایت های زیست محیطی استقبال کرد. در مورد مخالفت با دستور کار ترامپ و ادعای دخالت روسیه در انتخابات آمریکا در سال 2016، لیمبو توضیح آماده ای داشت.

او گفت: «این حمله از سایه های ایالت عمیق می آید، جایی که کارمندان سابق اوباما در جامعه اطلاعاتی باقی می مانند. آنها در مورد چیزهایی دروغ می گویند، به این امید که در نهایت خلاص شدن از شر ترامپ را برای آنها و دولت سایه اوباما آسانتر کنند.

سال گذشته، به عنوان Covid-19 همه‌گیری سراسر کشور را فرا گرفت، لیمبو دروغ‌های خطرناکی را مطرح کرد و در یک نقطه آن را تشبیه کرد قرنطینه به سرماخوردگی و در ماه اکتبر، با نزدیک شدن به روز انتخابات و بهبودی خود ترامپ از ویروس، به لیمبو روی آنتن پیوست تا یک «گردهمایی مجازی» دو ساعته داشته باشد که عمدتاً به نارضایتی‌های او اختصاص داشت.

لیمبو از طرف شنوندگانش به رئیس جمهور اطمینان داد: "ما شما را دوست داریم."

ماه گذشته، لیمبو تلاش کرد تا نفوذ ترامپ را بر حامیانش که به ساختمان کنگره آمریکا حمله کرده بودند، به حداقل برساند و گفت که دموکرات‌ها «در مورد نقش او در قیام 6 ژانویه، یا هر چیزی که می‌خواهید اسمش را بگذارید، دروغ می‌گویند». قبل از محاصره، لیمباگ تئوری‌های توطئه نادرست درباره تقلب در انتخابات را تبلیغ کرده بود و در ماه دسامبر به شنوندگان گفت که بایدن "این چیز را منصفانه و میدانی به دست نیاورد" و با این ایده که ملت "به سمت جدایی گرایش دارد" بازی می‌کرد.

ترامپ وفاداری لیمباو را در تماسی بداهه در چهارشنبه به او جبران کرد فاکس نیوز، او را به عنوان "یک جنتلمن بزرگ" که "واقعاً متوجه شده بود" تحسین کرد.

رئیس‌جمهور سابق یکی از رژه‌های مشاهیر جمهوری‌خواه بود که ادای احترام می‌کردند، نشانه‌ای از این که تاریخ آتش‌زای لیمبو نتوانست جذابیت او را نزد محافظه‌کاران کمرنگ کند. جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا نیز لیمبو را "دوستی" خواند که "نظر خود را به عنوان صدایی برای میلیون‌ها آمریکایی بیان کرد."

بر خلاف هوارد استرن، دان ایموس و دیگر نام‌های بزرگ رادیوی شوک، لیمبو هیچ طرفدار روی آنتنی نداشت، اگرچه او با صدای ناشنیده‌ای که «بو اسنردلی» می‌نامید، صحبت می‌کرد. او نویسنده، فیلمنامه یا طرح کلی نداشت، فقط یادداشت ها و بریده هایی از روزنامه هایی که روزانه مطالعه می کرد.

او تنها با انبوهی که در استودیوی خود داشت، شوخی می‌کرد، فحاشی می‌کرد، توییت می‌کرد و به آهنگ، تقلید یا فحاشی می‌پرداخت. نمایش Rush Limbaugh بیش از 650 ایستگاه از شبکه‌های رادیویی Premiere، یکی از شرکت‌های تابعه iHeartMedia (که قبلاً Clear Channel Communications) پخش شد. در جهان جایگزین خود روی هوا، او «ال روشبو» و «آنکرمن آمریکا» در پناهگاه «فرماندهی جنوبی» یک شبکه «تعالی در پخش» بود.

برای "دیتوهدهای" وفادار، پیروان سرکشی خود مسخره کننده اش، او یک میهن پرست تسلیم ناپذیر، نمادی از شوخ طبعی و خرد بود. آنها گفتند که نفوذ سیاسی او در واکنش‌هایی بود که برانگیخت - انبوهی از تماس‌ها، ایمیل‌ها و خشم وب‌سایت‌ها، سرفصل‌های فراوان و تمجید یا خشم گهگاهی از سوی کاخ سفید و کنگره.

از نظر مخالفان، او یک شارلاتان مقدس بود، خطرناک ترین مرد آمریکا، برچسبی که خودش هم انتخاب کرد. و برخی از منتقدان اصرار داشتند که او هیچ قدرت سیاسی واقعی نداشت، فقط یک حضور ترسناک و خود ستوده بود که بر حواشی پیر و راست افراطی تأثیر گذاشت که تعداد آنها اگرچه چشمگیر بود، اما به اندازه کافی برای تأثیرگذاری بر نتیجه انتخابات ملی در نظر گرفته نشد.

او که چهار بار ازدواج کرد و سه بار طلاق گرفت و فرزندی نداشت، در ملکی در پالم بیچ زندگی می‌کرد که اطراف آن را فرش‌های شرقی، لوسترها و یک کتابخانه دو طبقه با صفحات چوب ماهون با مجموعه‌های چرمی احاطه کرده بود. او یک دوجین ماشین داشت که یکی 450,000 دلار قیمت داشت و یک جت 54 میلیون دلاری Gulfstream G550. او معروف بود که 5,000 دلار انعام در رستوران ها می گذاشت.

لیمبو خودش به راحتی کاریکاتور می شد: در تمام عمرش اضافه وزن داشت، گاهی اوقات بیش از 300 پوند، سیگاری سیگاری با پوزخندی بدجنس و چشمان حیله گر. او با ظرافت شگفت‌انگیزی حرکت کرد وقتی نشان داد که چگونه یک دوستدار محیط‌زیست در یک جنگل به طرزی زیبا می‌پرد. اما صدای او حلقه برنجی‌اش بود - یک استاکاتوی شاد و سریع، که به صدای دلفین‌های جیر جیر یا هق هق‌های فالستو شکسته می‌شد تا با واژگان مبتکرانه و کبود خود، افراد سودجو را آشکار کند.

مسکن و کم شنوایی

جنگ هوایی لیمبا، با قوانین درگیری خود، با یک برنامه گفتگو در ساکرامنتو، کالیفرنیا، در سال 1984 آغاز شد و در سال 1988 به صورت سندیکایی ملی درآمد. یک گروه موسیقی ملی کم خون AM و تبدیل شدن به مرکز یک شرکتی که به تلویزیون، کتاب های پرفروش، تورهای سخنرانی پرسود و ترافیک گسترده اینترنت منشعب شد.

اما با گذشت هزاره، لیمبو با مشکلاتی مواجه شد که امپراتوری او را تهدید می کرد. در سال 2001 او اذعان کرد که تقریباً ناشنوا شده است - به گفته او نتیجه یک بیماری خودایمنی است. او نمایش خود را با استفاده از سمعک های قدرتمند ادامه داد، اما آنها کافی نبودند. او در نهایت مشکل خود را با کاشت حلزون حل کرد که حس الکترونیکی صدا را فراهم می کرد و خواندن لب را یاد گرفت.

او پس از سال‌ها اعتیاد به مسکن‌ها، در سال 2006 در فلوریدا به «خرید پزشک» برای نسخه‌ها متهم شد. او اعتراف به بی گناهی کرد اما هزینه های تحقیقات دولتی را پرداخت و وارد درمان توانبخشی شد. او به یک مرکز توانبخشی در آریزونا مراجعه کرد که از افراد مشهور پذیرایی می کرد و پس از شش هفته به روی آنتن بازگشت و به شنوندگان صریح از اعتیاد، درمان و وضعیت قانونی خود گفت.

در سال 2008 او برای انتخابات سراسری در صدر قرار گرفت. او عملیات هرج و مرج را راه اندازی کرد و از پیروانش خواست تا در انتخابات مقدماتی به هیلاری کلینتون رای دهند تا درگیری های درونی دموکرات ها طولانی شود، و با این اعتقاد که سناتور جان مک کین می تواند راحت تر اوباما را در انتخابات عمومی شکست دهد. او در این مورد اشتباه می کرد، اما ادعا کرد که به دلیل برهم زدن دموکرات ها اعتبار دارد.

راش هادسون لیمباو سوم در 12 ژانویه 1951 در کیپ ژیراردو، میسوری، بزرگتر از دو پسر راش جونیور و میلدرد (آرمسترانگ) لیمبو متولد شد. پدرش خلبان جنگنده جنگ جهانی دوم، وکیل و فعال جمهوری خواه بود. پدربزرگ او سفیر رئیس جمهور سابق دوایت آیزنهاور در هند بود و عمو و پسر عموی او قضات فدرال شدند.

راش در دوران کودکی فردی تنها بود که از مدرسه بیزار بود و بیهوده در آرزوی محبوبیت بود. او رادیو را دوست داشت و پخش بیسبال بازی به بازی را می ساخت. در طول دهه 60 شورشی، او هرگز قرار ملاقاتی نداشت. در 16 سالگی، یک دوره تابستانی در رشته مهندسی رادیو گذراند و با مجوز پخش، بعد از مدرسه در یک ایستگاه رادیویی محلی شغل دیسک جوکی را پیدا کرد.

پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان کیپ سنترال در سال 1969، به اصرار والدینش در دانشگاه ایالتی میسوری جنوب شرقی ثبت نام کرد، اما بیشتر دروس خود از جمله سخنرانی و رقص را زیر پا گذاشت و پس از دو ترم تحصیل را رها کرد.

در سال 1971 او به عنوان یک دیسک جوکی مشغول به کار شد WIXZ-AM در McKeesport، پنسیلوانیا، و در سال 1973 برای KQV در پیتسبورگ، با استفاده از نام جف کریستی. طی چندین سال، او قبل از اقامت در کانزاس سیتی، میسوری، در ایستگاه های موسیقی کار کرد، جایی که در سال 1979 مدیر تبلیغات تیم بیسبال کانزاس سیتی رویالز شد.

اولین ازدواج او در سال 1977 با راکسی مکسین مک‌نیلی، منشی ایستگاه رادیویی کانزاس سیتی، در سال 1980 به طلاق انجامید. آنها در سال 1983 طلاق گرفتند. ازدواج او در سال 1990 با مارتا فیتزجرالد، مربی ایروبیک، نیز در سال 1994 به طلاق انجامید. او در سال 2004 با کاترین راجرز، یک برنامه ریز مهمانی ازدواج کرد.

لیمبو علاوه بر همسرش، برادر کوچکترش، دیوید، وکیل و نویسنده نیز به یادگار مانده است.

لیمبو دوباره در سال 1984 رادیو را امتحان کرد. بی احترامی او کارفرمایانش در کانزاس سیتی را عصبانی کرد اما توجه او را به خود جلب کرد. KFBK در ساکرامنتو، جایی که مورتون داونی جونیور به تازگی به دلیل ایجاد توهین قومی اخراج شده بود. لیمبو جایگزین او شد و به زودی در حال توسعه سبک ad-lib خود بود - اما سبکی که توسط دکترین انصاف کمیسیون ارتباطات فدرال محدود شده بود.

این دکترین که ایستگاه‌ها را ملزم می‌کرد برای پاسخ به نظرات بحث‌برانگیز خود زمان پخش رایگان ارائه دهند، در سال 1987 لغو شد و لیمبو اعلام کرد که آزاد شده است. در سال 1988 او به شهر نیویورک نقل مکان کرد و با همکاری ادوارد اف مک لافلین، رئیس جمهور سابق الفبا شبکه رادیویی، برنامه خود را در سراسر کشور آغاز کرد الفباایستگاه های رادیویی

از سال 1992 تا 1996، او یک برنامه تلویزیونی شبانه نیم ساعته را با الگوبرداری از برنامه رادیویی خود و در صدها ایستگاه پخش کرد.

او که در محافل سیاسی و رادیویی نیویورک ناآرام بود و مشمول ممیزی مالیاتی شهر و ایالت بود، در سال 1997 به پالم بیچ نقل مکان کرد. دوستان او شامل ویلیام اف. باکلی جونیور، ناشر کتاب بود. ملی را نقد کنیدو همچنین کارل روو، عامل سیاسی و قضات دیوان عالی آنتونین اسکالیا و کلارنس توماس.

او میلیون‌ها دلار را برای انجمن سرطان خون و لنفوم با تله تله‌های سالانه جمع‌آوری کرد، و برنامه‌های جمع‌آوری کمک مالی را برای بنیاد نیروی دریایی نیروی دریایی، که برای کودکان تفنگداران دریایی و افسران مجری قانون که در حین انجام وظیفه کشته می‌شوند، بورسیه تحصیلی فراهم می‌کند، رهبری کرد.

او نوشت راه چیزهایی که باید باشد (1992)، با جان فاند; ببینید، من به شما گفتم (1993)، با جوزف فرح، و پنج کتاب کودک با شخصیت دوران استعمار، راش ریور.

او در مقالات و کتاب‌هایی از جمله پل دی کولفورد معرفی شد داستان راش لیمبو: استعداد قرضی از خدا، بیوگرافی غیرمجاز (1993)، و راش لیمبو: ارتش یک نفر (2010) توسط Zev Chafets. او پنج بار برنده جایزه رادیویی مارکونی انجمن ملی پخش کنندگان شد و در سال 1993 به تالار مشاهیر رادیو راه یافت.

و شهرت چیزی بود که او در آن افتخار می کرد، حتی اگر آن را به سبکی بیش از حد تصدیق می کرد.

او در یکی از گوشه‌ای از سنگر که پرچم آمریکا در گوشه‌ای آویزان بود، شروع کرد: «با سلام، دوستان گفتگو در سراسر دشت مثمر».

«این راش لیمبو خطرناک‌ترین مرد آمریکاست، با بزرگترین هیپوتالاموس در آمریکای شمالی، با باز کردن دهانم به بشریت خدمت می‌کند، برای بال خودم در موزه پخش آمریکا، و هر کاری را که انجام می‌دهم بی‌عیب و نقص با هیچ اشتباهی اجرا می‌کند. این نمایش را در حالی که نیمی از مغزم را پشت سرم بسته است انجام می دهم تا عادلانه باشد، زیرا استعدادی دارم که از طرف خدا قرضی دارم.»

رابرت دی مک فادن و مایکل ام گرینبام در سال 2021 شرکت نیویورک تایمز

برای سال اول با 499 روپیه در Moneycontrol Pro مشترک شوید. از کد PRO499 استفاده کنید. پیشنهاد مدت محدود * T&C اعمال می شود